معرفی پایه الکترونیک ؛ قطعات و اصطلاحات مهم الکترونیک را بدانید!

تاریخ بروزرسانی: 12 اردیبهشت , 1403

اگر علاقه مند به الکترونیک هستید اما مهندس برق نیستید ، این مقاله برای شما مناسب است. در این مقاله قصد داریم تا یک نمای کلی از قطعات اولیه الکترونیکی را معرفی کنیم که برای مدیریت موثر راه اندازی سخت افزار خود باید بدانید. با توسعه علم الکترونیک در حال حاضر شما اگر قصد داشته باشید یک محصول فناورانه در هر زمینه ای تولید کنید ، بعید است که سر و کارتان به الکترونیک نیفتد. بسیاری از کارآفرینانی که محصولات سخت افزاری الکترونیکی جدیدی را تولید می کنند ، فاقد مهارت های مهندسی برای طراحی محصول خود هستند.

به همین خاطر آنها تصمیم می گیرند که بیشتر یا همه کار های مرتبط با الکترونیک را برون سپاری کنند. این البته خوب است و سپردن پروژه به یک فرد متخصص راه فوق العاده ای برای پر کردن هر گونه شکاف در مجموعه مهارت های خود است. اما ما معتقدیم که درک اولیه از الکترونیک هنوز برای هر کسی که یک محصول در این حوزه را تولید می کند ، مهم است.

علاوه بر این سپردن کار به یک فرد دیگر باعث افزایش هزینه های تولید و کاهش رقابت پذیری محصول در بازار می شود. با این وجود اگر هنوز هم به این کار اصرار دارید ، باید بگوییم که شما به عنوان بنیانگذار یک استارت آپ سخت افزاری ، شاید لازم نباشد بدانید که چگونه همه کارها را خودتان انجام دهید. اما برای موفقیت باید درک اساسی از تمام بخش های مختلفی که مدیریت می کنید ، داشته باشید. شما چه یک فرد مبتدی یا مهندس نرم افزار و یا … باشید ، این مقاله برای شما مفید خواهد بود. ما در مورد هیچ موضوعات فرعی توضیحات عمیقی نمی دهیم ، اما در عوض یک نمای کلی از اصول اولیه الکترونیکی به شما ارائه خواهیم داد.

ولتاژ/ جریان/ توان

همه چیز با ولتاژ و جریان شروع می شود. رایج ترین قیاس برای درک ولتاژ و جریان، مثل جریان آبی است که از یک منبع در ارتفاع بالا قرار دارد و از طریق لوله به پایین جاری می شود. ولتاژ را می توان فشار آب در نظر گرفت که مقدار آن با توجه به ارتفاع منبع تا زمین تعیین می شود. هرچه منبع بالاتر باشد ، فشار بیشتر است. با این حال ، ابعاد خود منبع مهم نیست. در عوض ، آنچه اهمیت دارد تفاوت بین ارتفاع منبع آب و زمین است. همین امر در مورد ولتاژ الکتریکی که بر حسب ولت (V) اندازه گیری می شود نیز صادق است.

ولتاژ به عنوان اختلاف بین دو نقطه اندازه گیری می شود. به عنوان مثال ، وقتی می گویید ولتاژ یک وسیله 5 ولت است ، یعنی 5 ولت نسبت به ولتاژ زمین (0 ولت) است. از طرف دیگر ، جریان الکتریکی در مثال قبل معادل مقدار آبی است که از لوله عبور می کند و با آمپر (A) اندازه گیری می شود. برای ایجاد این جریان الکتریکی نیاز به ولتاژ است. هر چه ولتاژ بیشتری اعمال شود جریان بیشتری تولید خواهد شد.

توان ، مفهومی است که کار با آن انجام می شود و بر حسب وات بیان می شود. معادلات مختلفی برای محاسبه توان الکتریکی وجود دارد، اما ساده ترین آنها این است که توان حاصل ضرب ولتاژ در جریان است.

رابطه بین ولتاژ و جریان و مقاومت

مقاومت

همانطور که از نام آن پیداست ، یک مقاومت یک قطعه الکترونیکی است که در برابر عبور جریان الکتریکی مقاومت می کند. مقدار مقاومت بر حسب اهم بیان می شود. یک مقاومت ، المان غیرفعال در نظر گرفته می شود که انرژی الکتریکی را به صورت گرما تلف می کند. مقاومت بدون شک ، ساده ترین و پرکاربردترین قطعه الکترونیکی است.

اگرچه این قطعات اساساً فقط در برابر عبور جریان مقاومت می کنند، اما کاربرد های متنوع دیگری نیز دارند. از مقاومت ها می توان برای تقسیم دقیق ولتاژ یا محدود کردن مقدار جریان مجاز استفاده کرد. آنها همچنین می توانند در مدارات فیلتر های آنالوگ استفاده شوند. اساسی ترین معادله مورد استفاده در طراحی الکترونیکی ، قانون اهم است که رابطه بین ولتاژ ، جریان و مقاومت را تعریف می کند. این قانون را می توان با استفاده از معادله زیر نوشت:

R=V/I

اگر فقط یک معادله الکترونیکی وجود داشته باشد که لازم باشد به یاد داشته باشید آن رابطه قانون اهم است. به عنوان مثالی از قانون اهم ، بیایید نگاهی به ساده ترین مدار ممکن متشکل از یک منبع ولتاژ (V) و یک مقاومت (R) بیندازیم:

ساده ترین مدار الکتریکی

فرض کنید منبع ولتاژ 3 ولت و مقدار مقاومت 100 اهم است. چه مقدار جریان (I) در این مدار وجود خواهد داشت؟

مقاومت/ ولتاژ= جریان

3 V / 100 ohms = 0.03 A = 30 milliamps

بیشتر مقاومت ها مقدار مشخص و ثابتی دارند. اما مقاومت های متغیر نیز وجود دارند که به آنها ، پتانسیومتر می گویند. همچنین مقاومت هایی با کاربرد های خاص مانند ترمیستور ها وجود دارد که مقاومت آنها با دما تغییر می کند و برای اندازه گیری دما می توان از آنها استفاده کرد.

خازن

خازن یک قطعه الکترونیکی است که انرژی الکتریکی را در خود ذخیره می کند. در بسیاری از جهات می توان خازن را به عنوان باتری قابل شارژ در نظر گرفت. خازن ها و مقاومت ها  دو قطعه الکترونیکی پرکاربرد هستند.

نماد یک خازن الکتریکی

ظرفیت خازن مقدار انرژی است که یک خازن می تواند در خود ذخیره کند و با واحدی به نام فاراد (F) بیان می شود.

مثال هایی از انواع خازن ها

خازن ها کاربرد های متعددی از جمله ذخیره انرژی، فیلتر کردن و… دارند. یکی از ویژگی های اساسی خازن ها که آنها را برای فیلتر کردن مفید می‌کند ، مقاومت آنها (از نظر امپدانس) با افزایش فرکانس کاهش می‌یابد. به عنوان مثال، برای یک سیگنال DC یکسو، یک خازن به عنوان یک کلید باز با مقاومت بسیار بالا ظاهر می شود. در حالی که برای یک سیگنال متناوب با فرکانس بالا، یک خازن معادل یک کلید بسته با مقاومت بسیار کم است.

سلف، سیم پیچ یا القاگر

سلف در ساده ترین حالت یک سیم پیچ است و به همین خاطر به آنها سیم پیچ هم گفته می شود. این قطعه مانند خازن ، انرژی را در خود ذخیره می کند. با این تفاوت که یک خازن این انرژی را به صورت الکتریکی ذخیره می کند، در حالی که یک سلف آن را به صورت مغناطیسی ذخیره می کند.

نماد یک سلف

مقاومت ها ، خازن ها و سلف ها سه قطعه پرکاربرد الکترونیکی غیرفعال هستند. با این حال، سلف ها تقریباً به اندازه مقاومت ها و خازن ها رایج نیستند. رایج ترین استفاده از سلف ها در نوعی مدار به نام تنظیم کننده های ولتاژ سوئیچینگ است (که در ادامه نیز در مورد آن توضیح خواهیم داد). سلف ها نیز معمولا در مدارات فیلتر استفاده می شوند.

مثال هایی از انواع سلف ها

رفتار مقاومتی (بصورت تخصصی تر امپدانسی) یک سلف با  تغییر فرکانس برعکس خازن می باشد به اینصورت در سیگنال هایی که یکسو هستند سلف به عنوان یک کلید بسته عمل می کند در حالیکه در فرکانس های متناوب مانند یک کلید باز با مقاومت کم ظاهر می شود.

نیمه ‌هادی ها

نیمه هادی ماده ای است که در آستانه بین رسانا بودن و عایق بودن قرار دارد. متداول ترین ماده نیمه هادی سیلیکون است. با استفاده از مواد نیمه هادی می توان وسایل الکتریکی ساخت که درست مانند یک کلید هم به عنوان رسانا و هم عایق عمل کنند. دو مورد از مهم ترین اجزای تشکیل شده از مواد نیمه هادی دیود ها و ترانزیستور ها هستند.

دیود

دیود نوعی قطعه نیمه هادی است. رایج ترین عملکرد Diode این است که اجازه می دهد جریان فقط در یک جهت جریان یابد.

نماد Diode

به عنوان مثال ، اگر شما نیاز به تبدیل یک جریان متناوب (AC) به جریان مستقیم (DC) دارید، از این قطعه استفاده می‌کنید. دیود های ساطع کننده نور (نوع خاصی از Diode ها) که به آنها LED گفته می شود بسیار رایج هستند و کاربرد های بسیاری دارند. در LED ها ، با عبور جریان الکتریکی از دیود نیمه هادی ، فوتون های نور ساطع می شود. این فرآیند چندین برابر کارآمدتر از نور تولید شده از طریق منبع نور رشته ای است که در آن بخش زیادی از انرژی بصورت گرما هدر می رود.

این مطلب را نیز بخوانید : مهم ترین مشکلات و خرابی های لامپ های LED

ترانزیستور

شاید مهمترین پیشرفت تکنولوژی در قرن گذشته ترانزیستور باشد. ترانزیستورها جزء اساس مدارات هر کامپیوتر امروزی هستند. ترانزیستور چیزی نیست جز یک کلید الکتریکی.

نماد ترانزیستور

ترانزیستورها در مدارات دیجیتال می توانند خاموش باشند که باعث تولید صفر منطقی ، یا اینکه روشن باشند که باعث تولید یک منطقی می شوند. همچنین در کنار هم قرار گرفتن تعداد انبوهی از این قطعات منجر به ساخت حافظه ها می شوند که می توان در آن ها داده ها را ذخیره کرد و به محاسبات پیچیده پرداخت. یک ریز پردازنده امروزی ممکن است حاوی میلیاردها سوئیچ ترانزیستوری باشد. ترانزیستور ها همچنین می توانند در برنامه های آنالوگ استفاده شوند که به جای روشن یا خاموش بودن کامل ، می توان از آنها برای کنترل میزان جریان عبوری استفاده کرد. به عنوان مثال ، یک استفاده رایج از ترانزیستور ها ساخت یک تقویت سیگنال آنالوگ می باشد.

مدارات مجتمع (IC)

درست است که ترانزیستور ها بلوک های اساسی برای تراشه های کامپیوتری پیچیده هستند ، اما در واقع اختراع  مدار مجتمع (که معمولاً میکروچیپ یا فقط یک تراشه نیز نامیده می شود) همه چیز را ممکن ساخته است.

مثالی از IC ها

مدار مجتمع یک تکه از مواد نیمه هادی است (معمولاً سیلیکون) که اجزای الکتریکی مختلف (ترانزیستور ها ، دیود ها ، مقاومت ها و خازن ها) را در خود جای می دهد. به جای مداری که از قطعات مجزا تشکیل شده است ، یک آی سی همه آنها را با هم ترکیب می کند. این کار سبب می شود تا سیگنال های بین قطعات ، بسیار سریع تر و بدون اتلاف انرژی حرکت کنند و فضای اشغال شده نیز به شدت کاهش یابد.

مبدل یا ترانسفورماتور

یک ترانسفورماتور از دو یا چند سیم پیچ (سلف) تشکیل شده است. انرژی از طریق یک میدان مغناطیسی از یک سیم پیچ به سیم پیچ دیگر منتقل می شود. رایج ترین استفاده از ترانسفورماتور افزایش یا کاهش ولتاژ است. آنها بیشتر در مبدل های AC به DC استفاده می شوند.

نماد ترانسفورماتور

تنظیم کننده های ولتاژ خطی

رگولاتور معمولاً به مداری اطلاق می شود که ولتاژ را تنظیم می کند. برای مثال اگر ولتاژی دارید که می تواند بین 6 تا 20 ولت متغیر باشد ، می توانید از یک رگولاتور برای تولید خروجی 5 ولتی ثابت استفاده کنید. بطور کلی دو نوع رگولاتور وجود دارد: خطی و سوئیچینگ. رگولاتور خطی عملکرد و قابلیت استفاده بسیار ساده ای دارد. یک رگولاتور خطی از یک ترانزیستور ، مانند یک شیر آب برای کنترل میزان جریانی که به خروجی منتقل می شود استفاده می کند و در نتیجه قادر به تنظیم ولتاژ خروجی است. مزایای رگولاتور خطی ارزان بودن ، استفاده آسان و ارائه یک ولتاژ تمیز و بدون نویز است. نقطه ضعف اصلی آنها این است که در برخی از کاربرد ها مقادیر قابل توجهی از انرژی ورودی را هدر می دهند.

تنظیم کننده های سوئیچینگ

در مقایسه با رگولاتورهای خطی، رگولاتورهای سوئیچینگ به دلیل اینکه به قطعات بیشتری نیاز دارند ، بسیار پیچیده تر هستند. همچنین نویز الکتریکی بیشتری تولید می‌کنند و گرانتر هستند.

رگولاتورهای سوئیچینگ اساساً به دو دلیل وجود دارند: آنها در اکثر کاربرد ها انرژی کمتری را هدر می دهند و به شما این امکان را می دهند تا کارهایی مانند تقویت منبع ولتاژ پایین به ولتاژ بالاتر انجام دهید. به عنوان مثال ، فرض کنید محصول شما از یک باتری لیتیومی 3.7 ولت تغذیه می کند اما در مدارهایتان یک قطعه دارید که به ولتاژ 12 ولت نیاز دارد. برای این کار دو راه وجود دارد: اول اینکه می توانید چهار باتری 3.7 ولتی را کنار هم قرار دهید تا بتوانید 14.8 ولت را تولید کنید. سپس با استفاده از یک رگولاتور خطی آن را به 12 ولت تبدیل کنید و یا اینکه از یک سوئیچینگ افزاینده 3.7 به 12 ولت کمک بگیرید. مطمئنا راه حل دوم بهتر و به صرفه تر است.

دیاگرام مداری یک رگولاتور سوئیچینگ کاهنده

کریستال

کریستال قطعه ای از کوارتز است که بر اساس یک اصل فیزیکی به نام اثر پیزوالکتریک عمل می کند. هنگامی که یک تکه کوارتز را فشار می دهید ، با فرکانس بسیار دقیق و وابسته به فشار مکانیکی اعمال شده ، نوسان الکتریکی ایجاد می کند یا به عبارتی تولید انرژی الکتریکی می کند.

نماد کریستال

هم میکروکنترلرها و هم ریزپردازنده ها برای عملکرد به زمان بندی بسیار دقیقی نیاز دارند که این مهمترین کاربرد کریستال کوارتز است.

میکروکنترلر Microcontroller Unit (MCU)

برای محصولات الکترونیکی پیشرفته ، یک میکروکنترلر ممکن است مهمترین جزء آن باشد. زیرا به عنوان یک “تصمیم گیرنده” برای محصول عمل می کند. میکروکنترلر شامل یک واحد پردازش مرکزی (CPU) ، حافظه و چندین دستگاه جانبی است که همگی روی یک تراشه سیلیکونی ادغام شده‌اند. این یک تراشه کامپیوتری بسیار یکپارچه است که به گونه‌ای طراحی شده که تقریباً بدون نیاز به تراشه ‌های پشتیبانی خارجی به‌ صورت مستقل کار می کند. یک میکروکنترلر از طریق حسگر ها ، سوئیچ‌ ها ، چراغ ‌ها ، مبدل ‌ها ، رله ‌ها ، موتورها و… در ارتباط با دنیای خارجی برتری دارد. در حالی که ریزپردازنده‌ ها در پردازش حجم عظیمی از داده‌ ها بسیار سریع عمل می‌کنند.

آردوینو خانواده ای از کیت های توسعه مبتنی بر میکروکنترلرهای 8 بیتی Atmel است. یک میکروکنترلر 8 بیتی برای کاربردهای نسبتاً ساده کافی است. اما برای برنامه های پیشرفته تر که به سرعت پردازش سریعتر و حافظه بیشتر نیاز دارند ، باید از یک میکروکنترلر 32 بیتی استفاده شود. محبوب ترین میکروکنترلر های 32 بیتی ، مبتنی بر معماری Arm Cortex-M هستند.

ریزپردازنده ها Microprocessor Unit (MPU)

یک ریزپردازنده برای برنامه هایی که نیاز به پردازش سریع داده هایی با حجم بالا را دارند ، ضروری است.

به طور کلی یک ریزپردازنده هیچ تفاوتی با یک میکروکنترلر ندارد. آنها سریع ‌تر ، پیچیده‌ تر و گران ‌تر هستند و همچنین انرژی بیشتری مصرف می‌کنند. برخلاف یک میکروکنترلر که در آن ، واحد پردازش و حافظه هر دو روی یک تراشه هستند، یک ریزپردازنده معمولاً به یک تراشه جداگانه برای حافظه نیاز دارد. که در نتیجه به شما این امکان را می‌دهد تا به اندازه‌ ای که برای برنامه ‌تان نیاز است ، حافظه داشته باشید. اما پردازنده به یک رابط بسیار پر سرعت برای هر حافظه رم نیاز دارد و این پیچیدگی قابل توجهی را به طراحی PCB اضافه می کند. تفاوت بزرگ دیگر بین ریزپردازنده و میکروکنترلر این است که یک ریزپردازنده تقریباً همیشه بر روی یک سیستم عامل (لینوکس، اندروید، ویندوز و … ) اجرا می شود. از طرف دیگر، یک میکروکنترلر به سادگی کد برنامه مورد نظر را بدون نیاز به سیستم عامل اجرا می کند.

شماتیک مداری

شماتیک یک نمودار مهندسی مفهومی است که نشان می دهد چگونه همه اجزای الکترونیکی به یکدیگر متصل می شوند. اجزای مختلف با استفاده از نمادهای نشان داده شده در سراسر این مقاله نشان داده شده اند.

مثالی از یک شماتیک مداری

برد مدار چاپی (PCB)

یک شماتیک فقط یک نمودار انتزاعی است. برای آوردن آن به دنیای واقعی  باید شماتیک را به یک برد مدار چاپی (PCB) تبدیل کرد.

نمونه ای از بردهای مدار چاپی

PCB برد فیزیکی است که تمام قطعات الکترونیکی را به هم متصل می کند. ابتدا PCB خام تولید می شود که شامل تمام مسیریابی الکتریکی و پد های لازم برای قرارگیری قطعات است. سپس تمام اجزای مختلف الکترونیکی معمولاً با استفاده از تجهیزات خودکار یا بصورت دستی روی برد لحیم می شوند. نرم افزارهایی وجود دارند که میتوان با آنها یک شماتیک مداری را به یک PCB تبدیل کرد. از جمله آنها می توان به نرم افزار پروتئوس در کاربرد های آموزشی و یا نرم افزار آلتیوم در کاربرد های صنعتی اشاره کرد.

ماژول الکترونیکی

ماژول الکترونیکی یک مدار مستقل است که برای انجام عملکردی خاص و ادغام در یک سیستم موجود طراحی شده است. یکی از رایج ترین انواع ماژول های الکترونیکی، ماژول های بی سیم هستند.

مثالی از یک ماژول الکترونیکی

به عنوان مثال، اگر می خواهید WiFi را به طراحی خود اضافه کنید، دو مسیر دارید. می توانید مدار لازم برای پیاده سازی WiFi را خودتان طراحی کنید. این مدار حول یک ریز تراشه با رادیو WiFi ساخته خواهد شد. گزینه دیگر این است که به جای آن می توانید از یک ماژول WiFi استفاده کنید. ماژول ها در درجه اول به این خاطر استفاده می شوند که طراحی را ساده می کنند. این به معنای زمان کمتر برای بازاریابی و کاهش هزینه های توسعه است. همچنین برای عملکردهای بی سیم ، می توان از ماژول ها برای کاهش هزینه گواهینامه هایی مانند گواهی FCC استفاده کرد.

Breadboard (بِرِدبورد)

برد بورد یک نمونه سازی بدون لحیم کاری است که به شما اجازه می دهد تا به سرعت و به راحتی اجزای الکترونیکی مختلف از جمله ریزتراشه های نسبتاً ساده را به هم متصل کنید.

یک نمونه بردبورد

برد بورد برای پروژه های ساده ای که با سرعت قابل توجهی کار نمی کنند عالی هستند. به عنوان مثال اگر می‌خواهید یک مدار ساده بسازید تا هنگام فشار دادن یک دکمه ، LED چشمک بزند، می‌توانید از آن استفاده کنید. اما اگر می خواهید یک مدار ریزپردازنده پیچیده طراحی کنید، برد بورد مناسب نیست.

مبدل های آنالوگ به دیجیتال (ADC)

ما در دنیای آنالوگ زندگی می کنیم ، در حالی که کامپیوترها در حوزه دیجیتال کار می کنند. آنالوگ به سیگنال ها و اطلاعاتی اطلاق می شود که با کمیت های متغیر پیوسته نمایش داده می شوند. به عنوان مثال در دنیای آنالوگ ، شما می توانید بگویید هوا کمی گرم است یا هوا خیلی گرم است. اما در حوزه دیجیتال باید بگویید یا هوا سرد است یا گرم و امکان تعریف چیزی بین این دو مقدار وجود ندارد.

برای اینکه یک تراشه کامپیوتری بتواند هر مقدار آنالوگ را پردازش کند ، ابتدا باید به یک سری داده دیجیتال تبدیل شود. این کاربرد مبدل آنالوگ به دیجیتال (ADC) است. بسیاری از میکروکنترلر ها دارای مبدل های داخلی آنالوگ به دیجیتال هستند یا می توان آنها را به عنوان یک تراشه خارجی اضافه کرد.

مبدل های دیجیتال به آنالوگ (DAC)

همان طور که حدس زدید ، مبدل دیجیتال به آنالوگ بر عکس مبدل بالایی می باشد. بسیاری از میکروکنترلرها از DAC های داخلی استفاده می کنند، اگرچه نه به اندازه ADC ها. یک مثال رایج از مبدل های دیجیتال به آنالوگ برای اهداف صوتی است. به عنوان مثال هنگامی که با تلفن هوشمند خود صحبت می کنید ، صدای شما از آنالوگ به دیجیتال تبدیل می شود و سپس به صورت بی سیم در فرمت دیجیتال به تلفن گیرنده منتقل می شود. در مرحله بعد تلفن هوشمند دریافت کننده داده های دیجیتال را به صدای آنالوگ تبدیل می کند که به یک بلندگو تغذیه می شود. مزیت اصلی انتقال داده ها در فرمت دیجیتال، در مقابل آنالوگ، این است که داده های دیجیتال حساسیت کمتری به تداخل و نویز دارند.

UART/ I2C/ SPI

به طور کلی، تراشه های دیجیتال با استفاده از دو روش با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند: سریال یا موازی. ارتباط سریال به این معنی است که تمام داده ها به طور متوالی از طریق یک سیم جریان می یابد. در مقابل ، ارتباطات موازی باعث می شود که داده ها از طریق چندین سیم به طور همزمان منتقل شوند.

رابط کاربری تراشه ها از روش های سریال استفاده می کنند. زیرا این روش نیاز به سیم کمتری دارد که منجر به ساده شدن طراحی می شود. نقطه ضعف ارتباط سریال این است که معمولاً به سرعت ارتباطات موازی نیست. به عنوان مثال ، اتصال بین یک ریزپردازنده و هر حافظه RAM باید بسیار سریع باشد و بنابراین معمولاً به یک رابط موازی نیاز است. Universal-Asynchronous-Receive-Transit (UART) یکی از قدیمی ترین و رایج ترین پروتکل های سریال است. یک رابط UART حداقل به دو خط نیاز دارد: دریافت و ارسال. بنابراین داده ها در هر یک از دو خط داده ، تنها یک جهت جریان دارند.

I2C یک پروتکل سریال محبوب است که از دو سیم استفاده می کند: یک سیگنال کلاک و یک خط داده دو طرفه. I2C معمولاً برای اتصال انواع سنسورها به یک میکروکنترلر استفاده می شود.

SPI یکی دیگر از پروتکل های ارتباط سریال بسیار رایج است. مانند UART ، این پروتکل از دو خط داده یک طرفه استفاده می کند. اما در عوض با سیگنال کلاک همگام است. زمانی که سرعت انتقال داده حیاتی تر است ، SPI ترجیح داده می شود. به عنوان مثال می‌توانید از این پروتکل هنگام اتصال یک نمایشگر رنگی به یک میکروکنترلر استفاده کنید. اما احتمالاً از I2C برای اتصال سنسور دما به میکروکنترلر استفاده می کنید.

کلام آخر

این مقاله به این منظور نوشته شده است که به شما معرفی مختصری از اساسی ترین اصول الکترونیک از جمله بررسی بسیاری از قطعات الکترونیکی موجود ارائه دهد. برای استفاده از این قطعات الکترونیکی باید آن ها را با توجه به مدار نهایی به یکدیگر از طریق سیم ها متصل کرد سپس PCB مورد نظر را تهیه نمود و در انتها قطعات را بر روی PCB مونتاژ کرد.

اگر در ذهنتان سوالی به وجود آمده یا موردی را در این مطلب جا انداخته ایم می توانید در کامنت ها آن را به ما اطلاع دهید.

 

 

این مطالب را نیز بخوانید

مطالب مرتبط به این موضوع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
حساب من